هوراااااااا بالاخره چهار دست و پا شروع شد
دخترم چند روزی بود که حسابی داشت سعیشو می کرد که خودشو به هدفش که حالا هر چی می تونست باشه (گرفتن اسباب بازیش روی زمین، رسوندن خودش به مامان یا بابائیش و ...) برسونه. دختر مامان عاشق میز تلویزیونه و با تمام وجودش سعی می کنه که کشوهاش رو بیرون بکشه ولی هنوز موفق نشده. فکر کنم با شروع این داستان تازه کار من و بابایی شروع می شه و بیشتر از قبل باید مراقبش باشیم.
این هم چند تا عکس از اولین روز 4دست و پا رفتن نازدونه ی مامان و بابا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی