رویدادهای دی ماه
شنبه 16 دی ماه 91 دختر مامان، دیشب شب سختی رو گذروندی. انگار کمی حال ندار شدی. عصری می خواستیم بریم دکتر متواضع که خانم شیخان گفتند مطبشون خیلی شلوغه و فردا بریم. خدا کنه که تا فردا بهتر بشی عزیزم. شبهای خیلی سختی رو من و تو بابایی می گذرونیم. شما تا صبح چند بار بیدار می شی و حسابی بد اخلاقی می کنی. ولی با همه این حرفها من و بابا ایمان عاشق شمائیم. یکشنبه 17 دی ماه 91 امروز وقت دکتر متواضع داشتی دخترم. دو سه روزیه صبحها که از خواب بیدار می شی کمی سرفه می کنی. صبح کمی تب داشتی که با قطره استامینوفن بر طرف شد. شوفاژمون هم متاسفانه خراب شده و خونمون حسابی سرد شده ولی وقتی همسایه مهربونمون (خانم فرجی) متوجه شدند، برامون بخاری برقی...
نویسنده :
مامان لیلی
2:19